منِ دیگر ما

۴ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سبک زندگی یکی از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر تربیت است. ما در این یکی دو دهه اخیر شاهد تغییر دمادم و سریع شیوه زندگی هستیم؛ اما روش تربیت را متناسب با تغییر زندگی نه تنها تغییر نداده ایم؛ بلکه به گونه ای با آن برخورد کرده ایم که سبک جدید زندگی، فرزندادن ما را از مسیر تربیت دینی به شدت دور کرده است.

برای اینکه بتوانیم نقش تغییر شیوه زندگی را در تربیت فرزندان لمس کنیم، به برخی از تغییرات ملموس و اساسی در سبک زندگی اشاره می کنیم:

 

الف) خانه ها

در گذشته های نه چندان دور، خانه ها به گونه ای بود که خودبه خود برخی از مسائل تربیتی در آن رعایت می شد. برای اینکه بتوانید این تفاوت را حس کنید، کافی است یک خان? قدیمی را با خانه جدید مقایسه کنید. بیش تر خانه های قدیمی حیاط داشتند و شما در شهرها؛ حتی شهرهای بزرگ خیلی کم تر از امروز آپارتمان می دیدید.

اگر چند دهه ای عقب تر بروید که اصلاً آپارتمان در زندگی ما معنا و مفهومی نداشت. مساحت خانه ها با خانه های امروز قابل مقایسه نبود؛ مثلاً یک خانه دویست متری که شصت یا هفتاد متری حیاط داشت و چند اتاق کوچک و بزرگ هم در آن بود، در بسیاری از شهرها خانه اعیانی محسوب نمی شد. شاید بسیاری از مردم در همین چهل پنجاه سال پیش تصور زندگی در یک واحد آپارتمانی پنجاه شصت متری را هم نمی :ردند. همین مسئله، تغییرات زیادی در مسیر تربیت ایجاد می کند.

آپارتمان به خودی خود تربیت را سخت می کند. فکر می کنم این سختی به قدری واضح هست که نیازی به توضیح نباشد؛ اما همین قدر تصور کنید که بچه ها در خانه های وسیع تاچه اندازه آزادی عمل داشتند و بی دغدغه می توانستند بچگی کنند؛ اما امروزه در خانه های آپارتمانی از هر طرف که می روند، به دیوار می خورند و همین که می خواهند بچگی کنند، پدر و مادر نگران همسایه بالایی و پایینی و بغلی می شوند؛ ازهمین رو مجبورند که همین طور به بچه امر و نهی کنند.

 

ب) مدیریت خانه با رسانه

یکی دیگر از ابعاد تفاوت در سبک زندگی، تأثیری است که رسانه در رابطه ها ایجاد کرده است. در گذشته، رسانه دخالت چندانی در کیفیت و کمّیت رابطه ها نداشت؛ اما امروز رسانه مدیر بسیاری از زندگی ها است. این رسانه است که مشخص می کند کی و تا چه اندازه برای فرزندمان وقت بگذاریم. در بسیاری از خانه ها، رسانه تعیین کننده وقت خواب و بیداری است. بسیاری از سفره ها در مقابل رسانه پهن می شود. رسانه گرمای عاطفی روابط را به شدت کم کرده است. ذهن بسیاری از بچه ها به قدری گرم رسانه شده که از واقعیت های اطراف و حتی نیازهای حقیقی خود غافل شده اند.

ج) دوری از طبیعت

در گذشته، انسان با طبیعت رفیق بود و در نزدیکی طبیعت زندگی می کرد. ما در بحث بازی های طبیعی، درباره نقش «رفاقت با طبیعت و سهولت تربیت» سخن خواهیم گفت؛ اما همین قدر باید دانست که بسیاری از مشکلات تربیتی بشر، امروز ریشه در دوری او از طبیعت دارد.

د) اشتغال مادران

ما در اینجا نمی خواهیم درباره این مسئله حساسیت زا حرف بزنیم که آیا زن باید بیرون از خانه کار کند یا نه؟ اگر نه، چرا؟ اگر آری، تا چه اندازه؟ اما فکر نمی کنم کسی در این مسئله تردید داشته باشد که مادر در مدیریت اجرایی تربیت نقش ویژه ای دارد و هیچ کس دیگری هم جز او نمی تواند از عهده ایفای این نقش برآید.

یکی از نتایج محوریت یافتن اقتصاد در خانواده که پیش از این درباره اش سخن گفتیم، ضرورت یافتنِ اشتغال مادر بیرون از خانه به هدف کسب درآمد بیش تر برای خانواده است. ناگفته پیدا است که اشتغال مادر چه اندازه او را در ایفای نقش مدیریتی خود دچار مشکل می کند.

 

ه) تنظیم خانواده

ما بنا نداریم بدون هیچ ملاحظه ای به همه باورهای انسان های امروز بتازیم؛ اما دوست داریم شما درباره تک تک حرف هایی که می زنیم، به صورت منطقی تأمل کنید.

تنظیم خانواده در دنیای امروز دو تغییر اساسی کرده است؛ اول آنکه تعداد فرزندان به دو نفر کاهش پیدا کرده و خانواده های کمی هستند که بیش از دو فرزند داشته باشند، دوم آنکه فاصله سنی میان فرزندان هم به شدت افزایش یافته و گاهی حتی به ده سال هم می رسد.

در گذشته، بسیاری از نیازهای فرزندان در تعامل با یکدیگر پاسخ داده می شد؛ اما امروز به جهت این دو تغییر اساسی فرزندان نمی توانند پاسخ گوی نیازهای هم باشند.

 

و) رقابت های اقتصادی

باید پذیرفت که در برخی از زندگی ها، قناعت مفهوم غریبه ای شده و در برخی از زندگی ها هم توقعات به قدری بالا رفته که قناعت گنج تمام ناشدنی است، از معنای حقیقی خود فاصله گرفته است.

نیازهای کاذب در زندگی ها رسوخ کرده؛ نیازهایی که عدم پاسخ گویی به آن ها هیچ اتفاقی را در زندگی تولید نمی کند:

امسال مبلمان خانه ام را نو کنم. پرده ان چنانی باید در خانه نصب کنم. تلویزیون LCD باید در خانه بیاورم. تلفن همراهم باید آن چنان باشد. در مهمانی های ویژه، مثل عروسی نباید لباس تکراری بپوشم. مدل ماشینم را باید بالا ببرم. در مهمانی هایم باید چند نوع غذا باشد. دکوراسیون خانه ام باید به روز باشد و... .

این ها همه نیازهای کاذبی است که اگر در خانه نباشد، هیچ اتفاق خاصی نمی افتد و در شب اول قبر هم کسی نخواهد پرسید که چرا دنبال این ها نرفتی؛ اما حالا که تبدیل شده به نیاز، من برای به دست آوردن آن دیگر شب و روز نمی شناسم و اگر آن را به دست نیاورم، احساس کمبود می کنم. وقتی این نیازها در عرصه چشم وهم چشمی بیفتند، عطش انسان برای به دست آوردن آن دوصد چندان می شود. تأمین پول برای پاسخ گویی به این نیازها لازمه هایی دارد، مثل اینکه پدر باید دو شیفته کار کند و مادر هم باید شاغل شود. این هم یعنی کم گذاشتن از وقت تربیت فرزند و پرداختن به نیازهای کاذب.

 

نتیجه

توجه به نکات هشت گانه ای که بیان شد، ما را به این نتایج می رساند:

الف) تربیت فرزند در دنیای امروز از حساسیت بیش تری نسبت به نسل های گذشته برخوردار است؛

ب) سه عنصر وقت، حوصله (انگیزه) و آگاهی سه پایه اصلی تربیت در دنیای امروز است.

ج) تربیت باید براساس مبانی و روش های دینی انجام بگیرد تا به اهداف دینی برسد.

د) بی توجهی به رقبای تربیتی، یکی از خطرات اصلی در مسیر تربیت دینی در دنیای امروز است.

ه) باتوجه به تغییر در سبک زندگی و ناهم گونی این سبک با روش های صحیح تربیتی، نیاز به وقت و حوصله و اگاهی ضرورتی دوصد چندان می یابد.

 

منبع : من دیگر ما - محسن عباسی ولدی

  • دفتر امام جمعه
  • ۰
  • ۰

قسمت اول

 

۱. احساسات عمیق فرزندتان را تصدیق کنید

زمانی که شکست سختی را پشت سر گذاشت، از او بپرسید، «چه احساسی داشتی؟» و «فکر می‌کنی چه‌چیز، حالت را بهتر می‌کند؟» و سپس به حرف‌های او گوش دهید. اگر به او اجازه دهید درباره‌ی اوقات تلخی‌اش حرف بزند و خود را تخلیه کند، خیلی راحت‌تر حالش خوب می‌شود.

 

۲. به فرزندتان بیاموزید شهروند مسئولی باشد

در تمام ایام سال راه‌هایی برای کمک به سایرین پیدا کنید. انجام کارهای داوطلبانه در جامعه احساس «خودارزشمندی» را در کودکان شکل می‌دهد.

 

۳. فرزندتان را لوس بار نیاورید

این ذهنیت را همیشه مدنظر داشته باشید که هر کودکی گرامی و ارزشمند است، اما هیچ کودکی مرکز جهان خلقت نیست و همین طرز فکر را به او منتقل کنید.

 

۴. به او بگویید آدم خوب کیست

این کار را زود آغاز کنید، برای مثال زمانی که داستان قبل از خواب را برایش می‌خوانید از کودک‌تان بپرسید که کدام شخصیت مهربان است یا بدجنس؟ و بررسی کنید که چرا اینطور فکر می‌کند.

 

۵. به آنها توضیح دهید چرا ارزش‌ها مهم هستند

جواب ساده این است که وقتی شما آدم مهربان، بخشنده، صادق و مؤدبی هستید افراد در کنارتان احساس خوبی خواهند داشت. مهم‌تر اینکه شما درباره‌ی خودتان احساس خوبی خواهید داشت.

 

۶. هر شب وقت شام «حلقه‌ی سپاسگزاری» تشکیل دهید

همه‌ی حاضرین سر میز غذا به نوبت درباره‌ی آدم‌های مختلفی که آن روز با آنها بخشنده و مهربان بوده‌اند حرف بزنند. ممکن است کلیشه‌ای به نظر برسد، اما به همه‌ی شما برای داشتن احساسی خوب کمک خواهد کرد.

 

۷. یک غذای به‌خصوص را به‌دفعات درست کنید

اگر فرزندتان از خوردن غذای تازه‌ای سر باز می‌زند، ناامید نشوید. شاید لازم باشد آن غذا را در دفعات بعدی شش، هشت یا حتی ده بار به او پیشنهاد دهید تا نهایتا آن را بخورد و بفهمد که آن را دوست دارد یا نه.

 

 

 

۸. از جنگ بر سر غذا اجتناب کنید

هر بچه‌ی سالمی به طور غریزی می‌داند که به چه مقدار غذا احتیاج دارد. اگر برای تمام کردن غذای داخل بشقاب مقاومت می‌کند، با او نجنگید و بدانید که از گشنگی تلف نخواهد شد.

 

۹. حداقل یک وعده‌ی غذایی را خانوادگی میل کنید

کنار هم در آرامش برای صَرف غذا نشستن، راه خوبی برای تقویت پیوندهای خانوادگی است. زمانی برای صحبت درباره‌ی خبرهای خوب، درباره‌ی روزی که داشته‌اید یا گفتن یک جوک خنده‌دار. این کار همچنین به بچه‌ها برای داشتن عادات تغذیه‌ی خوب کمک می‌کند.

 

۱٠. بگذارید فرزندتان غذا را انتخاب کند

یک بار در هفته به فرزندتان اجازه دهید غذایی که دلش می‌خواهد را انتخاب کند و همان را برایش بپزید.

 

۱۱. فرزندانتان را به یک اندازه دوست داشته باشید

در عین اینکه به آنها به طور مساوی عشق می‌ورزید، با هر یک از آنها رفتاری منحصر به خودشان داشته باشید چرا که آنها افرادی متفاوت هستند.

 

۱۲. هر زمان که دل‌تان خواست به آنها بگویید دوست‌شان دارید

حتی اگر تعداد دفعات اِبراز علاقه‌ی شما به 743 بار در روز برسد! به یاد داشته باشید که با کاربرد زیادی این کلمات محبت‌آمیز و در آغوش گرفتن و بوسیدن آنها کودکتان، لوس بار نخواهد آمد. این کار امکان ندارد.

 

۱۳. به یاد داشته باشید که شما مالک فرزندتان نیستید

فرزندتان تنها برای زمان مشخصی به شما سپرده شده‌اند. در این سال‌ها تمام تلاش خود را انجام دهید تا به آدم‌های خوبی تبدیل شوند. چون بعد از آن کاری از دست شما ساخته نیست.

 

۱۴. لحظات را مزه‌مزه کنید

بله پدرومادری، هیجان‌انگیزترین کار در دنیا است. درست است که خانه‌ی شما به‌هم ریخته می‌شود، لباس‌های چِرک بر روی هم انباشته می‌شوند و کُلی کار روی سرتان ریخته است اما شاید همین حالا کودک‌تان خندیده باشد. از این لحظات لذت ببرید چرا که خیلی زود به انتها می‌رسند.

 

۱۵. برای ارتباط با نوزادتان از زبان اشاره استفاده کنید

اگر کودک شما هنوز قادر به حرف زدن نیست، به این معنی نیست که اصلا حرفی برای گفتن به شما ندارد. استفاده از علائم اشاره‌‌ایِ ساده پیش از آنکه فرزندتان بتواند حرف بزند، به شما کمک خواهد کرد تا پِی ببرید او چه احتیاجاتی دارد و حتی چطور احساس خوبی پیدا می‌کند.

 

۱۶. تلویزیون را در هال قرار دهید

تحقیقات مکررا این موضوع را نشان داده‌اند که بچه‌هایی که در اتاق خود تلویزیون تماشا می‌کنند وزن بیشتری دارند، کمتر می‌خوابند، نمرات کمتری در مدرسه می‌گیرند و مهارت‌های اجتماعی ضعیف‌تری دارند. به علاوه والدینی که در اتاق خواب‌شان تلویزیون دارند نیز دفعات برقراری رابطه‌ی جنسی‌شان کاهی می‌یابد.

 

۱۷. زمینه‌ی فعالیت بدنی فرزندتان را فراهم کنید

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد رشد مغز بچه‌ها با میزان فعالیت بدنی آنها در ارتباط است. نوزاد خود را در طی روز، چندین‌مرتبه روی شکم‌ قرار دهید، اجازه دهید کودک نوپای‌تان به جای استفاده از کالسکه بیشتر راه برود و برای بچه‌های بزرگ‌تر فرصت‌هایی را فراهم کنید که در آن زمان‌ها فعالیت بدنی فراوان داشته باشند.

 

۱۸. واکسیناسیون فرزندتان را به موقع انجام دهید

هنوز سرخک و سایر بیماری‌ها در کشورهای جهان ریشه‌کن نشده است. از انجام واکسیناسیون به موقع کودکان خود غفلت نکنید.

 

۱۹. از لبخند فرزندتان محافظت کنید

مراقبت از دندان کودکان را به محض رویش دندان‌های شیری آنها آغاز کنید. درست است که این دندان‌ها می‌ریزند اما سلامت آنها برای سلامت و استحکام دندان‌های دائمی بسیار اهمیت دارد. در مورد نوزادان با دستمالِ تر و در مورد بچه‌های بزرگ‌تر با مسواک و خمیردندان فلورایددار از پوسیدگی دندان‌ها جلوگیری کنید. بچه‌ها را تشویق کنید که روزی دوبار مسواک بزنند.

 

۲٠. درباره‌ی ایمنی هوشیار باشید

خانه‌ی خود را به مکانی بی‌خطر برای بچه‌ها تبدیل کنید. هرگز بچه‌ی زیر 5 سال را در وان یا تَشت آب تنها نگذارید. صندلی مخصوص کودک را حتما در ماشین، درست جای‌گذاری کنید. زمانی که قصد دوچرخه‌سواری یا اسکوتربازی دارد روی استفاده از کلاه ایمنی مُصر باشید.

 

۲۱. به حرف پزشک کودک‌تان گوش دهید

اگر متخصص اطفال او معتقد است که تب فرزندتان ویروسی است و نیازی به آنتی‌بیوتیک ندارد، برای گرفتن واکسن و آنتی‌بیوتیک اصرار نکنید. بهترین دارو گاهی استراحت، مقدار زیادی مایعات و کمی مراقبتِ محبت‌آمیز شما است. استفاده‌ی نابه‌جا از آنتی‌بیوتیک‌ها ممکن است موجب مشکلات پزشکی برای فرزندتان شود و احتمال ایجاد گونه‌های میکروبی مقاوم به درمان را بالا ببرد.

 

۲۲. از کرم ضدآفتاب مخصوص کودکان استفاده کنید

هر روز صبح به عنوان بخشی از برنامه‌ی صبحگاهیِ آماده شدن برای خروج از خانه، مقداری کرم ضدآفتاب را روی پوست فرزندتان بمالید. به مرور این کار برای او مانند مسواک زدن به کاری عادی تبدیل می‌شود. می‌توانید کرم ضدآفتاب را در کنار خمیردندان بگذارید که استفاده از آن را فراموش نکنید.

 

۲۳. نوزادتان را زمانی که خواب‌آلود است در جایش بگذارید

زمانی که خواب‌آلود است اما هنوز به خواب نرفته، می‌توانید او را در جایش بگذارید. با این روش او می‌آموزد که بتواند خودش را برای خواب آرام کند. این کار از مشکلات احتمالی خوابِ او در آینده می‌کاهد.

 

۲۴. آموزش استفاده از توالت را به‌موقع آغاز کنید

برای اینکه بدانید آیا زمان آموزش استفاده از توالت فرا رسیده یا نه به دنبال این دو نشانه باشید؛ اول اینکه کودک اضطرار ناشی از احساس تخلیه‌ی ادرار یا مدفوع را احساس ‌کند (این احساس متفاوت با وقتی است که کودک می‌داند که همین حالا خود را کثیف کرده است) و دوم اینکه از شما می‌خواهد جایش را عوض کنید.

 

۲۵. همیشه راست بگویید

هر چه باشد می‌خواهید فرزندتان هم همین کار را کند. مگر نه؟ پس الگوی خوبی برای او باشید.

 

 

 

 

  • دفتر امام جمعه
  • ۰
  • ۰

قسمت دوم.

۱. کنترل امور را به‌دست بگیرید

کودکان، مشتاقِ حد و مرزهایی هستند که به آنها کمک می‌کند دنیایی را که اغلب باعث سردرگمی‌شان می‌شود، درک و مدیریت کنند. حدود و مرزهایی را تعیین کنید که در آن محدوده فرزندتان بتواند با خیال راحت به کشف علایقش بپردازد، با این کار عشق خود را به او نشان می‌دهید.

 

۲. پر پرواز کودک‌تان را نچینید

مأموریت فرزند نوپای شما در زندگی این است که به موجودی مستقل تبدیل شود. پس زمانی که از لحاظ رشدی به مرحله‌ای رسید که توانست اسباب‌بازی‌هایش را در سر جای خود قرار دهد، بشقابش را از روی میز غذا بردارد و ببرد و خودش لباس بپوشد، بگذارید این کارها را خودش انجام دهد. سپردن مسئولیت به بچه‌ها برای عزت‌نفس‌ آنها (و سلامت روانی شما) لازم است.

 

۳. سعی نکنید همه چیز را درست کنید

فرصت یافتنِ راه‌حل را به صورت انفرادی به فرزندتان بدهید. زمانی که ناکامیِ کوچکِ کودک‌تان را با عشق تصدیق می‌کنید بدون اینکه بلافاصله وارد عمل شوید تا نجاتش بدهید، به او سرسخت بودن و اتکای به خود را می‌آموزید.

 

۴. به خاطر داشته باشید که تربیت معادل با تنبیه نیست

اعمال محدودیت‌ها و قوانین در حقیقت به معنای آموزش کودک درباره‌ی نحوه‌ی رفتار در دنیا و کمک به او است تا انسانی شایسته و باملاحظه باشد و به خودکنترلی دست پیدا کند.

 

۵. انرژی خود را صرف مسائل مهم کنید

کودکان نمی‌توانند تعداد زیادی قاعده و قانون را هضم کنند و در مواجهه با قوانین بی‌شمار، بی‌علاقه و بی‌توجه می‌شوند. بحث درباره‌ی مسائل پیشِ پاافتاده‌ای مثل انتخاب لباس‌شان یا حرف‌ بدی که در موقعیت خاصی از دهان‌شان بیرون آمده است را فراموش کنید. تمرکز خود را بر قانون‌های واقعا مهمی مثل ممنوعیت برخورد فیزیکی با دیگران، گفتار گستاخانه یا دروغ گفتن بگذارید.

 

۶. با کودکان‌تان بازی کنید

بگذارید آنها انتخاب‌کننده‌ی نوع بازی باشند و درباره‌ی قوانین وسواس به خرج ندهید، شما هم با جریان پیش بروید و لذت ببرید، این معنای بازی است.

 

۷. هر روز با هم کتاب بخوانید

این کار را از وقتی که هنوز نوزاد است آغاز کنید، بچه‌های کوچک عاشقِ گوش دادن به صدای والدین خود هستند. وقتی او را در آغوش‌ گرفته‌اید، خواندن کتاب برای وی، تجربه‌ی پیونددهنده‌ای را شکل می‌دهد و او را برای یک‌ عمر کتاب خواندن تربیت می‌کند.

 

۸. هر روز زمانی مخصوص برای او داشته باشید

به کودک‌تان اجازه دهید هر روز فعالیتی را انتخاب کند تا به مدت 10 تا 15 دقیقه در کنار هم آن را انجام دهید. راه بهتری برای اینکه عشق خود را به او نشان دهید وجود ندارد.

 

۹. وقت گذراندن با پدر را ترغیب کنید

یکی از عالی‌ترین منابع برای بالا بردن کیفیت زندگی کودکان که شاید تا به‌حال بهره‌ی کمی از آن برده‌ایم، اوقاتی است که بچه‌ها باید با پدران‌شان بگذرانند. این ارتباط باید از ابتدای تولد کودک و به دفعات وجود داشته باشد. بچه‌هایی که پدران‌شان با آنها وقت می‌گذرانند در مدرسه عملکرد بهتری دارند، با موفقیت بیشتری مسائل خود را حل می‌کنند و به طور کلی با مسائلی که در طول زندگی با آن مواجه خواهند بود، بهتر روبه‌رو می‌شوند.

 

۱٠. اوقاتی شیرین با فرزندان‌تان خلق کنید

کودکان احتمالا چیز‌هایی که به آنها می‌گویید را فراموش می‌کنند، اما سنت‌های تکرارشونده‌ی خانوادگی را به خاطر خواهند داشت، کارهایی مثل اینکه چگونه برای خواب آماده می‌شده‌اید یا چطور شب‌ها دسته‌جمعی بازی می‌کردید.

 

 

 

۱۱. الگویی شایسته‌ برای فرزندان‌تان باشید

کودکان با نگاه کردن به رفتار پدر و مادر از آنها می‌آموزند. اینکه الگوی رفتار مناسب، محترمانه و خوب باشید خیلی بهتر جواب می‌دهد تا اینکه بخواهید آنها را با حرف‌های‌تان تربیت کنید.

 

۱۲. وقتی مرتکب خطایی شدید به آن اعتراف کنید

این روش بهترین راهی است که به بچه‌ها نشان می‌دهد چطور و چه‌وقت باید عذرخواهی کنند.

 

۱۳. در روش زندگی‌تان کمی بیشتر مراقب محیط زیست باشید

به بچه‌ها نشان دهید که چقدر آسان می‌توان رفتار بهتری در قبال محیط زیست داشت. کمتر زباله تولید کنید، مواد را برای بازیافت جدا کنید، از وسایل دور ریختنی به نحو تازه استفاده کنید، در مقابل حیوانات و گیاهان اطراف خود مسئولیت نشان دهید. حتی می‌توانید زباله‌های به‌جا مانده از دیگران در طبیعت را به کمک فرزندتان جمع کنید.

 

۱۴. محبت خود را به همسرتان در مقابل کودکان نشان دهید

همسرتان را در آغوش بگیرید و با الفاظ محبت‌آمیز یکدیگر را صدا کنید. ازدواج شما یگانه الگوی فرزندتان برای درک چگونگی یک رابطه‌ی عمیقِ احساسی است. اینکه چنین رابطه‌ای چگونه باید باشد، چه احساسی در آن جریان دارد و چه معنایی می‌دهد. پس این وظیفه‌ی شما است که استانداردی عالی در ذهن کودک‌تان خلق کنید.

 

۱۵. به تفاوت‌های خود و همسرتان در روش‌های فرزندپروری احترام بگذارید

از اصولی که همسرتان برای تربیت فرزند به آنها اعتقاد دارد حمایت کنید، مگر اینکه از استانداردهای فرزندپروری بسیار دور باشند. انتقاد و بحث‌و‌جدل بر سر استانداردهای متفاوت در میان همسران، به سلامت ازدواج و احساس امنیت فرزندان بیش‌تر آسیب وارد می‌کند تا اینکه استانداردهای متفاوت شریک زندگی‌تان را بپذیرید. در هر صورت بهتر است هر دو نفر از شیوه‌ی یکسان تربیتی بهره ببرند زیرا وجود تضاد در این رویه بیش از راهکارهای کمی غلط یکی از والدین به کودک آسیب وارد می‌کند.

 

۱۶. تمجید خود را دقیق بیان کنید

به جای اینکه عبارت کلی «تو عالی‌ هستی» را به کار ببرید، در این مورد صحبت کنید که او دقیقا چه کاری انجام داده که شایسته‌ی بازخورد مثبت شما شده است. «آفرین که صبر کردی مامان صحبتش با تلفن تموم بشه بعد ازم شیرینی بخوای، کار سختی بود، اینکه صبر کردی رو خیلی دوست داشتم.»

 

۱۷. رضایت خود را از کارهای خوب فرزندتان به او نشان دهید

وقتی متوجه‌ی کار مثبت یا سودمند فرزندتان شدید، به او بفهمانید که چه احساسی دارید. بیان احساس خوب‌تان به او راهی عالی برای تقویت رفتارهای خوب است و احتمال اینکه آن کارها را تکرار کند، بالا می‌برد.

 

۱۸. پشت سر کودک‌تان حرف بزنید!

حقیقت این است هر حرفی که از فاصله‌ی دور درباره‌ی خودمان می‌شنویم از چیزی که مستقیم به خود ما گفته شود، تأثیر بیشتری دارد. بگذارید فرزندتان تحسینی را که درباره‌ی او برای مادربزرگ، پدر یا حتی عروسکش به آرامی تعریف می‌کنید، شکار کند.

 

۱۹. به خودتان استراحت بدهید

اگر آنقدر خسته‌اید که نمی‌توانید آشپزی کنید و از سر راه غذایی آماده می‌خرید احساس نکنید که پدر یا مادر بدی شده‌اید.

 

۲٠. به حس ششم مادرانه‌ی خود اعتماد کنید

هیچ کس بهتر از شما فرزندتان را نمی‌شناسد. وقتی موضوع مرتبط با سلامتی و بهزیستی او است از غریزه‌ی خودتان تبعیت کنید. اگر حدس می‌زنید فرزندتان مشکلی دارد به احتمال زیاد حق با شما است.

 

۲۱. «نه» گفتن را بیاموزید

در برابر اشتیاق برعهده گرفتن مسئولیت‌های اضافی در محل کار یا قهرمان شدن در انجام کارهای داوطلبانه‌ی مدرسه‌ی فرزندتان مقاومت کنید و بدانید هیچ‌وقت از زمان بیشتری که با فرزندان‌تان گذرانده‌اید، پشیمان نمی‌شوید.

 

۲۲. در برابر بی‌احترامی فرزندتان قاطعانه عمل کنید

هرگز به فرزندتان اجازه ندهید با شما یا هر فرد دیگری گستاخانه صحبت کند یا از زبان آزاردهنده استفاده نماید. اگر او چنین زبانی را به کار برد قاطعانه به او یادآوری کنید که هیچگونه بی‌احترامی را تحمل نخواهید کرد.

 

۲۳. برنامه‌ی تربیتی خود را به دیگران منتقل کنید

دیگر مراقبانِ فرزندتان اعم از همسر، پدرومادربزرگ، مربیان مهد و پرستار کودک را برای تقویت ارزش‌ها و رفتاری که می‌خواهید در فرزندتان ببینید، بسیج کنید. این برنامه‌ی تربیتی می‌تواند شامل هر چیزی باشد، از گفتن «ممنونم» تا مهربان بودن با دیگران و ناله نکردن.

 

۲۴.سه سؤال «تو‌-محور» را هر روز از فرزندتان بپرسید

هر روز سه سؤال که مخاطب آن فرزندتان باشد را از او بپرسید. هنر مکالمه، مهارت اجتماعی مهمی است که اغلب والدین در آموختن آن به فرزندشان غفلت می‌کنند. هنر برقراری مکالمه را در فرزندان با پرسیدن سؤالاتی مانند اینها ایجاد کنید: «در مدرسه بهت خوش گذشت؟»، «در مهمانی چه کارهایی کردی؟»، «فردا بعدازظهر کجا می‌خواهی بروی؟»

 

۲۵. ترفند «شجاعت» را به فرزندتان بیاموزید

به آنها بگویید که همیشه به رنگ چشم‌های دیگران دقت کنند. هدایت توجه کودکان به چشم دیگران باعث برقراری تماس چشمی با آنها می‌شود و به یک کودک مُردد کمک می‌کند با اعتمادبه‌نفس‌تر به نظر برسد و به هر بچه‌ای کمک می‌کند قاطع‌تر باشد و دیگران کمتر جرأت پیدا کنند تا سربه‌سرش بگذارند.

  • دفتر امام جمعه
  • ۰
  • ۰

مادر بودن

مادری کردن برای بچه ها، یک کار تمام وقت است

مادری کردن، تعطیلات و مرخصی ندارد؛ یعنی همسر شما باید 24 ساعت شبانه روز و 7 روز هفته کارش را انجام دهد. اگر شما بعد از یک روز خسته کننده ی کاری به خانه برمی گردید او نیز خسته است. اگر به خانه رسیدید و دیدید همسرتان سعی دارد قبل از اینکه فرزندتان را به کلاسش برساند، شام درست کند، نگاهش نکنید، دست به کار شوید و کمکش کنید!
  • دفتر امام جمعه